هنر نقالی یکی از شاخههای مهم ادبیات عامه، بازتابدهندة تجربههای بازسازیشده از حماسههای ملی و پهلوانی است. نقالان میکوشند با سادهترین تعابیر و بازسازی جذابترین وقایع، اجزای مختلف داستانها را متناسب با ذهنیت مخاطبان بهنوعی تغییر دهند یا تکمیل کنند. بهاینترتیب بر هستة اصلی داستان، شاخ و برگهای درهمپیچیدهای تنیده میشود. در این تحقیق ضمن مروری کوتاه بر پیشینة سنت نقالی، سازوکار روایی نقالان در دو محور اصلی: 1- قرینه سازی 2- دلیل تراشی بررسی شده است. بخش قرینهسازی نقالان از وقایع این داستان نیز در سه موضوع اسب پهلوان، دلباختگی و نیز بهکارگیری اصطلاحات و مفاهیم دینی مصداق مییابد. همچنین در بخش دوم تحقیق در سازوکار دلیلتراشی به روش تطبیقی، مشخص خواهد شد که موضوعات داستانی مانند ربوده شدن رخش، وصلت با تهمینه، قول ازدواج سهراب با دختر افراسیاب، مجادلة رستم با کاووس و رویارویی رستم و سهراب، زمینهای است که نقالان در طومارها به توجیه و مدلل جلوهدادن وقایع این داستانها میپردازند. نتایج این تحقیق به بررسی جامعهشناختی ذوق هنری نقالان و مخاطبان و شناسایی مهارتهای روایی نقالان کمک میکند.