پژوهشگران مختلف، تنظیمکنندههای رشد حشرات و اسپاینوزینها را، که به ترتیب از نظر فیزیولوژیکی و اکولوژیکی انتخابی میباشند، به عنوان جایگزین یا مکمل حشرهکشهای قدیمیتر غیرانتخابی مورد بررسی قرار دادهاند. اثرات دایفلوبنزوران، هگزافلوموران، پروفنوفوس، اسپاینوسد و تیودیکارب روی لاروهای سن اول کرم قوزهی پنبهHelicoverpa armigera (Hubner) به روشهای اختلاط با غذای مصنوعی و دیسک برگی مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به نحوهی عمل حشرهکشهای مورد بررسی، مرگ و میر در تیمارهای پروفنوفوس، تیودیکارب و اسپاینوسد بعد از 24 ساعت و در هگزافلوموران و دایفلوبنزوران بعد از 120 ساعت ثبت گردید. مقادیر LC50 برای دایفلوبنزوران، هگزافلوموران، پروفنوفوس، اسپاینوسد و تیودیکارب در روش غذای مصنوعی به ترتیب 05/595، 31/0، 69/3، 13/0 و 2/11 و در روش دیسک برگی به ترتیب 2000>، 46/0، 55/9، 2/0 و 52/15 میلیگرم مادهی مؤثر در لیتر بود. این حشرهکشها همچنین روی حشرات کامل اکتوپارازیتوئید Habrobracon hebetor Say با استفاده از روش سطح آغشته به حشرهکش آزمایش شدند. در این بررسی مرگ و میر در همه تیمارها بعد از 24 ساعت ثبت شد. مقادیر LC50 برای دایفلوبنزوران، هگزافلوموران، پروفنوفوس، اسپاینوسد و تیودیکارب به ترتیب برای حشرات ماده 2000>، 2000>، 44/12، 64/15 و 04/81 و برای نرها به ترتیب 2000>، 2000>، 91/6، 73/11 و 39/40 میلیگرم مادهی مؤثر در لیتر بود. در این تحقیق، اسپاینوسد و هگزافلوموران به دلیل سمیت بیشتر روی آفت و صدمهی کمتر به اکتوپارازیتوئید مفیدتر از سایر حشرهکشهای مورد بررسی بودند.